بار خدایا.. بر محمد و آلش رحمت فرست، و سورت شهوت مرا چون به حرام نزدیک می شوم بشکن، و چنان کن که آزمند ارتکاب هیچ گناهی نشوم. و مرا از آزردن هر مرد و زن مؤمن و هر مرد و زن مسلمان بازدار.. بار خدایا..هر بنده ای که درباره ی من مرتکب عملی شده که تو آن را نهی کرده ای، یا در آنچه تو منع فرموده ای پرده ی حرمت من دریده، و اینک که حق مرا ضایع کرده درگذشته، یا هنوز زنده است و حقی از من بر گردن اوست، او را در این ستمی که بر من روا داشته و اکنون گریبانگیر اوست بیامرز، و در حقی که از من تباه کرده عفو نمای..بارخدایا..اگر در حق من خلافی به جای آورده است، او را سرزنش مکن..اگر به سبب آزار من گناهی بر اوست، او را رسوا مساز..ای خداوند..این عفو و گذشتِ مرا و این صدقه ای را که به آنان ارزانی داشته ام پاکترین صدقه ی بخشندگان و برتر از هر صله و عطیه ای قرار ده که برای تقرب جستن به تو ارزانی شده است.. آن سان که من از آنان در گذشته ام، تو نیز از من درگذر و آن سان که من در حق آنان دعای خیر کرده ام تو نیز رحمت خود از من دریغ مدار، تا هم من و هم ایشان به برکت فضل و احسان تو به سعادت رسیم و رهایی یابیم.. بارخدایا..هر بنده ای از بندگانت که از من به او آسیبی رسیده یا از من آزاری دیده یا به سبب من ستمی بر اوشده و من حقش را ضایع کرده ام یا مانع دادخواهی او شده ام، پس بر محمّد و خاندانش درود فرست و به بزرگواری و بخشندگی خویش از من خشنودش گردان و از خزانه ی کرمت حقش ادا فرما...آنگاه مرا از کیفری که به موجب حکم تو مستوجب آنم در امان دار و از عقوبتی که به مقتضای عدل توست رهایی بخش، زیرا که مرا نیروی تحمل خشم و انتقام تو نیست و تاب و توان من غضب تو را بر نمی تابد، که اگر به مقتضای استحقاق من جزایم دهی هلاکم ساخته ای و اگر جامه ی رحمت خود بر من نپوشانی تباهم کرده ای.. ای خداوند من..از تو چیزی را می طلبم که عطای آن از تو هیچ نکاهد و برگرفتن باری را درخواست می کنم که بر تو گران نمی آید..از تو می طلبم بخشایش نفسم را..نفسی که او را نیافریدی تا از خود، زیانی را دور سازی یا به سودی دست یابی، بلکه او را آفریده ای تا قدرت خویش در آفرینش چنان چیزها به اثبات رسانی و آن را دلیل توانایی خود بر خلقت همانندان آن قرار دهی.. بارخدایا.. از تو می خواهم که بار گناه من برگیری، که سخت گرانبارم ساخته..از تو در تحمل بار گرانی که از پایم درآورده است، یاری می جویم..پس بر محمد و خاندان او درود فرست و مرا که بر خود ستم کرده ام عفو کن و رحمت خود برگمار تا سبکبارم سازد..چه بسا رحمت تو گنهکاران را رسدو چه بسا ستمکاران که مشمول عفو تو گردند..پس بر محمد و خاندان او درود فرست و مرا سردسته ی کسانی قرار ده که از گناهانشان گذشته ای و از گودالی که خطاکاران در آن سرنگون شوند بیرون آورده ای و به توفیق خود از ورطه ی هلاکت مجرمان خلاصی داده ای، تا آزاد کرده ی عفو تو از بند اسارتِ سخطِ تو گشتند و رهایی یافته ی احسان توو از زندان عدالت تو شدند.. ای خدای من..اگر با من چنین کنی، این لطف و رحمت در حق کسی کرده ای که خود منکر آن نیست که مستحق عقوبت توست و خویشتن مبرا نمیداند که سزاوار خشم توست.. ای خدای من، اگر چنین کنی، این لطف و رحمت در حق کسی است که بیمش از تو از آزمندیش در رحمت تو بیش است و نومیدیش از رهایی، استوار تر از امیدش به رهایی ست..نه چنان است که نومیدیش، نومیدی از رحمت تو باشد، یا امیدش از آن روست که می خواهد خود را به رحمت تو بفریبد، بلکه به سبب قلّت حسنات اوست در برابر کثرت سیّئاتش و ضعف حجت اوست در دادگاه داوری تو..امّا تو ای خدای من، شایسته ای که صدّیقان به رحمت تو مغرور نشوند و مجرمان از رحمت تو نومید نگردند، که تو آن پروردگار بزرگی هستی که فضل خود از کس بازنداری و در گرفتن حق خود از دیگران سخت نگیری.. یاد تو از هر چه در یاد آید، برتر است، و نام تو مقدس تر از آن است که مردمان بر خود نهند و نعمت تو در همه آفریدگان پراکنده است. پس ترا سپاس بر این بزرگوارى اى پروردگار جهانیان..