یا لطیف
بانوی من! خیلی وقت بود شعری نگفته بودم..امروز وسط روضه این ابیات آمدند..اگر خوب نیستند به خوبی خودتان ببخشید..و قبولم کنید خانم..
عمریست در عزای خودم گریه می کنم
تو زنده ای..برای خودم گریه می کنم
دستم گرفته ای تو و حاشا رها کنی
غافل ز تو برای خودم گریه می کنم
بخشیده ای هر آنچه گناهی که کرده ام
در حسرت خطای خودم گریه می کنم
دردم تو نیستی..غم دنیاست..وایِ من
از داغ دردهای خودم گریه می کنم
عمریست مرده..غافل و چشم انتظار خویش
با نام تو..برای خودم گریه میکنم
اکسیر عشق!..شادی دلها!..دوای روح!
بانوی من!..برای خودم گریه می کنم
یکشنبه، 25 اسفند 1392
12:02 ظهر
موضوع مطلب :