علاقهمندي ها
+
اعضاي تيم فوتبال *پارسي بلاگ*

||عليرضا خان||
04/4/17
||عليرضا خان||
ايستاده از چپ : راشد خدايي - جاده - حسين کارگر - ايمان - دخو - زندگي کارواني - ذره بين زنده - رضا - سيد عليرضا - سيد مهدي شيرازي - پوريا
||عليرضا خان||
اين فيد 70 تا لايک ميگيره حالا تو هي مخالفت بزن کله گنده :D
* راوندي *
بنظرم از هفتادتا بيشتر لايک گرفته باشه چون اونهايي که وبلاگ رو حذف ميکنند لايکها و کامنتهاشون پاک ميشه . بهر حال من اين پست رو تازه ديدم :)
||عليرضا خان||
{a h=ravandi} راوندي {/a} ممنونم استاد
+
شهيد سيدمرتضي آويني:
بعضي ها ما را سرزنش ميکنند که چرا دم از کربلا مي زنيد و از عاشورا ؛
آنها نميدانند که براي ما کربلا بيش از آنکه يک شهر باشد يک افق است که آن را به تعداد شهدايمان فتح کرده ايم،
نه يک بار نه دو بار..به تعدادشهدايمان
زندگي به خون وابسته است و پيکر تاريخ بي خون خدا،
مرده اي بيش نيست،
و سر مبارک امام شهيد بر فراز ني رمزي است ميان خدا و عشاق؛
يعني که اين است بهاي دينداري.
پيام رهايي
04/4/16
+
بنظر شما من پتانسيل نوشتن *کتاب* رو دارم ؟
.
فک کنيد تو زمينه داستان نويسي باشه (مجموعه داستان )
.
اگه نوشته هامو نخونديد لطفا در نظر سنجي شرکت "نفرماييد" :D

در انتظار آفتاب
04/1/17
[34%]
[37%]
[11%]
[18%]
38 رای دهنده
[37%]
[11%]
[18%]
+
چه سِرّي است شما را
با واژگان ؟!
که حق تمامشان را خوب ادا مي کنيد ...
.
.
*عليرضا خان *

در انتظار آفتاب
04/1/17
7 فرد دیگر
39 فرد دیگر
+
شبيـــهِ *بــرگـــِ سـرگــردان*
بـه دستـــِ *بــادِ* پائيـــزي
ميــان مانـدن و رفتـن
پـر از *تـرديـــد*
و تشويشم
.
.
آفتابـــ

در انتظار آفتاب
04/1/16

11 فرد دیگر
85 فرد دیگر
+
*سلام دوستان و همراهان هميشگي پارسي دوست داشتني*:)@};-
امروز آخرين روز و آخرين ورق از دفتر خاطرات تلخ و شيرين اما زيبا و دوست داشتني يک سال دوران سردبيري ؛ همکاري با مدير محترم و متعهد سايت وزين پارسي بلاگ و دبيران متشخص و زحمتکش مجله پارسي نامه و شما کاربران دلسوز و گرامي است:) لذا به مناسبت پايان اين سِمَت امشب همه شما بزرگواران شام دعوتين به خوردن آش رشته و حليم با طعم پارسي بلاگ :)@};-





هما بانو
03/12/19
+
يه وقتايي هست دلم برات خيلي تنگ مي شه
من اسم اين وقتا رو گذاشتم هميشه هميشه
جاي همه ي عزيزايي که ديگه پيشمون نيستن خالي ... :
جاشون سبز ، يادشون گرامي ، روحشون شاد

هما بانو
03/10/14
+
ميخواهم برگردم به روزهاي کودکي
آن زمانها که پدر تنها قهرمان بود
عشق تنها در آغوش مادر خلاصه مي شد
بالاترين نقطه زمين شانه هاي پدر بود
بدترين دشمنانم خواهر و برادرهاي خودم بودند
تنها درد من زانوهاي زخميم بودند
تنها چيزي که مي شکست اسباب بازي هايم بودند
و ....
معناي خداحافظ تا فردا بود...

هما بانو
03/10/14
+
*صداي سنج و دف و بوي سيب مي آيد ...*
دوباره حال و هوايي غريب مي آيد
*براي گريه ...
بها ، نه....
بهانه ميخواهم ....*
به سر توان و طاقت و صبر و شکيب مي آيد
سوار بال نسيم ..
*غروب عاشورا ....
غبار غربت "شيب خضيب " مي آيد ..*
ز گوشه گوشه اين دشت پر بلا
اکنون ...
*صداي ناله ي "امن يجيب " مي آيد ....*
.
*متن :نگارستان خيال *

هما بانو
03/10/14
+
خوش به حال ما مشهدي ها!!!!
چرا..؟؟
به خاطر اينکه وقتي به دنيا مي يايم مي برنمون حرم، زيارتمون ميدن و روحاني تو همون مکان مقدس اذون تو گوشمون ميگه و مسلمون مي شيم..
وقتي مي خوايم ازدواج کنيم ميريم حرم (عقد بالا سر حضرت) و اونجا به همسرمون محرم مي شيم.
وقتي هم که مي ميريم جنازمون رو مي برن صحن آزادي طواف مي دن و بعد دفنمون مي کنند..
خلاصه مهم ترين مراحل زندگي مون در جوار امام رضا(ع) است. :)

هما بانو
03/10/11