پيام
+
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است
گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري
داني که رسيدن هنر گام زمان است
تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي
بنگر که زخون تو به هر گام نشان است
*آبي که برآسود زمينش بخورد زود*
*دريا شود آن رود که پيوسته روان است*
باشد که يکي هم به نشاني بنشيند
بس تير که در چله اين کهنه کمان است

نگارستان خيال
93/10/9
.:آيينه:.
از روي تو دل کندنم آموخت زمانه...
اين ديده از آن روست که خونابه فشان است...//دردا و دريغا که در اين بازي خونين....
بازيچه ايام دل آدميان است
....
سنگ صبور
عکس و متن بسيار زيبا....
.:آيينه:.
ممنونم.. @};-
.:آيينه:.
شعر: *هوشنگ ابتهاج*
طوبای محبت
آبي که برآسود زمينش بخورد زود
دريا شود آن رود که پيوسته روان است عاليييي
.:آيينه:.
ممنونم خانم طوباي محبت عزيز.. بله واقعا عاليه..@};-